۱۳۸۷ آبان ۱۰, جمعه

سه چهار روز پیش خدمت من 1 ساله شد . دقیقا یک سال از روزی که وارد پادگان شدم و اولین روز به عنوان سرباز با لباس وارد یگان آموزشی شدم گذشته است . چقدر زود گذشت . باورم نمیشه . این کسر دوماه خدمت هم دیگه مثل یک معجزه بود از دو ...سه ماه دیگه مرخصی هام رو شروع می کنم و ... خدمت تمام میشه . خدای من کاش این روزها هم به سرعت بگذره ... مثل برق و باد .
***
از کامنت ها ممنون . فکر کنم شما یی که به هیس سر زدید بیشتر از من اینکار را کرده اید چون من شاید در طول این یک سال 5 بار هیس رو باز کردم . شروع به نوشتن خواهم کرد به زودی . اما در نظر بگیرید از ساعت 5 صبح تا ساعت 2 بعد از ظهر پادگان هستم و از ساعت 6 باشگاه و بعدش هم شام و چرخی در بالاترین و نیم ساعتی کتاب خوندن و بعد هم خواب . با وجود این خیلی دوست دارم که اگر بشه گاهی بنویسم و هیس رو آپ کنم . سعی خودم رو می کنم . ممنون از کامنت ها و حال و احوال کردنتان . همه تان را دوست دارم . با مهر