۱۳۸۴ آذر ۲۰, یکشنبه
عبور
گرمای نور ،
از قاب بی پرده به عبور
بیدار باید ،
-وهم بوسه ی صبحگاهی در شهر دور -
رویاییست یا خاطره ای در من به عبور ؟
روز باز رسیده است،
خیز و درودی پیشکش کن به نور
ای سالک بی عبور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر