۱۳۸۵ آبان ۱, دوشنبه

حتما به یاد دوستانی که در تهران ساکنند هست که چند سال قبل شرکت آب و فاضلاب شروع به حفر کنال فاضلاب شهری « اگو» ( چقدر هم شبیه گه است اسمش ) کرد و تمام خیابانها و کوچه ها را ده متر ده متر کند و کار ساخت این کانالها را به پایان برد .
امروز با عجله قصد داشتم که به بانک بروم که زنگ زدند و مامور سازمان آب تعهد نامه ای را به من داد که امضا کنم که مبلغ 400 هزار تومن به حساب آب و فاضلاب واریز کنم تا به فاضلاب خانه ما که هیچ مشکلی هم ندارد انشعاب دهند . البته می گفت اگر انشعاب نگیریم و این مبلغ را واریز نکنیم آب خانه مان را هم قطع می کنند .

به مامور آب گفتم : عمو جان این پول رو بدیم بعدش که دیگه شارژ ماهیانه نمیاد روی قبض آب ؟
بنده خدا سری خاراند وبا ته لهجه ترکی گفت : والا من چه( که ) خبر نداریم ، اما مطمئن باش پول خلا رفتن رو هم گلاب به روت ازمون میگیرن .
با خودم گفتم بابا صد رحمت به شمر که حداقل اگر راه آب را بست راه ریدن را نبست و برای آن خراج خواهی نکرد . یاد آن جمله معروف ممنوع در بهشت زهرا افتادم که : ملتی که نفت دارد گاز دارد ، چـَــرا باید پول نفت بدهد ؟ با خودم فکر کردم که جای روح پر فتوح امام خالیست تا ببیند اسلاف و اخلافش پول گاز که هیچی ، پول گوز هم می گیرند و اگر انشعاب 400 هزار تومانی را نگیری آب خانه ات را هم قطع می کنند .
ما که نه تحصیل رایگان دیدیم نه درمان رایگان ، تنها چیزی که آزاد و مجانی بود همین ریدن بود که آن هم به حول و قوه الهی مالیات باید برایش پرداخت کنی .
از لحاظ عدالت اجتماعی خانواده ای که 3 نفر در آن زندگی می کنند ( مثل ما ) با خانواده ای که 15 نفر عضو دارد (مثل مسئولین مملکت ) آیا به یک اندازه میرینند که اینچنین دولا پهنا حساب می کنند ؟ به هر حال اگر دیدید از این به بعد کمتر از این کلمات مربوط به قضای حاجت و گلاب برویتانِ استفاده کردم به علت این است که میترسم دولت مهر ورز، بابت آن مالیات اضافه دریافت کنند .

دعای روز : بار الهی ، ریدن ما را چند برابر کن که پولش را هم داده ایم !

چون چشم نداری که ببینی ان ما را
.
با موعظه گویی که بده خمس خدا را
...
گویم که دهان خود و آن جمله وزیران
.
بگشا که قبول است ، منم اهل مدارا

هیچ نظری موجود نیست: