۱۳۸۵ فروردین ۱۸, جمعه

پژوهشی بر فروردین یشت

دومین پست خود در سال 1385 خورشیدی را در باب فروردین یـَـشــت ِ( بر وزن دشت )
اَوِستا آغاز می کنم . ابتدا اگر اهورا مزدا به قلمم شیوایی عطا کند اندکی در معنای یشت خواهم
نگاشت و بعد از آن فروردین یشت را ، که به عنوان یسنایی تقدیم به نور پاکش است را می نگارم .
واژه یشت : سومین بخش از اوستای موجود مشهور به یشت ها می باشد و به یقین یکی از پر بارترین
عمده ترین و جالب ترین متون و آثار و اسناد مکتوب در زمینه پژوهش دین کهن ایرانی پیش از
عهد زرتشت است .
واژه یشت در اوستا یشتی ( بر وزن دشتی) و در گویش پهلوی یشت است که از ریشه ی یـَـــز(بر
وزن گـَـز) که پایه ی این واژه با « یـَـســنــا» یکی است . یعنی «یشت» و «یسن» هر دو از ریشه ی
«یز» به معنی «نیایش» ، «نماز» و همچنین « ستودن» آمده است .
در دین زرتشتی و از جنبه تعریفی در مسائل دینی ، « یسنا» مراسم ستایش و پرستشی است که
همراه با «میـَـزدَ» (به سکون «میم» و «ز» و فتح ِ «ی» و «دال» تلفظ می گردد) به معنای نذر و
فدیه انجام می شود ؛ در حالی که یشت مراسم نیایش و ستایش خداوند و مظاهر طبیعی و عناصر
است که اهدای قربان و فدیه در آن وجود ندارد .
همانگونه که در سطور بالایی نگاشتم « یشت ها» بخش سوم از اوستای موجود است که شامل پنج
بخش می باشد . این حقیقت از دیدگاه اهمیت بخشهای پنجگانه است ، در صورتی که از دید سنتی
بخش سوم « وندیداد» و بخش چهارم «یشت ها» و بخش پنجم « خرده اوستا» محسوب می شود .

شمار یشت ها
آنچه از یشت ها امروز باقی مانده بیست و یک یشت است اما آنچه مسلم است تعداد این یشت ها سی
سروده بوده . همانگونه که می دانید در گاه شمار ایرانی روزهای ماه به عدد سی بوده و هر روز به
نام یک اَمشاسپَــند و ایزد نامزد بوده است .

در باره فروردین یشت
فروردین یشت نوزدهمین یشت بوده که به علت در دسترس نبودن شش یشت پیش از خود به عنوان
سیزدهمین یشت شناخته می شود . این یشت تقدیم به «فروشی» ِ مردان ا َ شـَــه شده است ، یعنی
مردان پاک و درست . از نظر پژوهشگران این یشت حتا از یشت دهم یعنی «مهر یشت» هم
قدیمی تر یا هم زمان است .زمان سروده شدن این دو یشت را در دوره ی میترائیسم گمانه زده اند .
این واژه در زبان پاسی باستان «فــرَوَرَتی»( به سکون«ف» و «ت») و در پهلوی «فرَوَهر» ( به
سکون « ف » ، « ه » و « ر » ) شده است و امروز ِ روز «فروردین» تلفظ می شود .
بر اساس آموزه های اوستای جدید در می یابیم که بدن آدمی از پنج نیرو تشکیل شده :
نخست اَهو( به فتح ِ «الف» ) که همانا نیوری جنبش ، حرکت و حرارت غریزی زندگی است و آن
را « جان» ترجمه کرده اند .
دوم نیروی « دَئـِنا» که همان واژه زبان زد ِ «دین» است و در اوستا به عنوان وجدان و نیروی
ممیزه و تشخیص نام برده می شود .
سوم نیروی بـَــئــوذ َ که نیروی درک و فهم است .
چهارم نیروی «اوروَن» که همان روح یا روان است .
پنجم نیروی «فــرَوَشی » یا ذره مینوی که همانا بالاترین اجزای متشکله ی نیروهای آدمی است .
هر فردی هنگام حلول روح در جنین ، این نیروی خدایی و ذره ای از نور پر فروغ و لا یزال
ایزدی ــ «فــرَوَشی » ــ ، در بدنش حلول می کند و چون درگذرد این روح ایزدی دوباره به
خاستگاهش که همانا عرش اعلاست صعود می کند و «فــرَوَشی » نامیده می شود ، یعنی همان
نیروی پیش برنده و تعالی دهنده روح انسانی .
نه تنها آدمی دارای فروهر است ، بلکه عناصر طبیعی ، آب و گیاه و کوه ها و دریاها ، رودها و
ستاره ها و صور فلکی ، ایزدان و و حتا اهورامزدا نیز دارای «فــرَوَشی » است و این یشت
از برای همه «فــرَوَشی ها » سروده شده است . با خواندن این یشت در می یابیم که «فــرَوَشی »
همه ی مردان و زنان و کودکان اَشه و از خداوند گرفته تا ایزدان و امشاسپندان و همه ی جاها و
عناصر سروده شده است .
فروردین یشت یکی از منابع مهم پژوهش و آگاهی درباره ایران قدیم است .درباره یکی از اشکال
کهن دینی ، یعنی پرستش نیاکان و ارواح ، این یشت منبع بسیار جالب و قابل توجهی به شمار
می رود . در باره مراسم و اعتقادات و دامنه قدرت ارواح و وظایف جالب بازماندگان نسبت به
ارواح ، خانواده و اجتماع و شاهان و پهلوانان و مقدسان ، مطالبی فراوان در این یشت که طولانی ترین
یشت نیز محسوب میشود ، می یابیم .
مطالبی که از لحاظ آگاهی های کلی از یشت سیزدهم استخراج می شود عبارتند از :
گوشه ای از آئین آریایی ها پیش از پیدایی زرتشت، اشاراتی درباره جغرافیا ، جستاری در
مورد کلمات و و وجوه اشتقاق و زبان شناسی ، ادراکی درباره شاهان و پهلوانان قدیم و
نخستین انسان و نخستین شاه تا به آخرین پیامبران و نجات دهندگان در پایان جهان و آداب
و مراسم گروه مؤمنان و مطالبی پراکنده درباره تقویم و گاه شماری .
در این یشت به «فــرَوَشی » 240 تن درود فرستاده شده است که این انبوه نامها اطلاعات
گسترده ای را در بر دارند ، اما نگارنده تا جایی که بتواند از آوردن نام این افراد ، برای
جلوگیری از کسالت در خوانندگان خودداری خوهد کرد و گزیده مختصری از این یشت
جاودان را به سلیقه خود باز نویسی می کند .

گزیده ای از فروردین یشت :
اهورا مزدا چنین گفت : تورا آگاه می کن از نیرومندی و شکوه و فــَرّ «فــرَوَهرهای »
پاکان که چگونه به یاری من آمدند .
از شکوه و فــَرّ آنهاست که من آسمان را که درخشان و روشن در بلندی است و زمین را
این جا و از همه سو مانند یک خانه فرا گرفته است نگاه می دارم .( به گمان نگارنده
تعبیری از اتمسفر زمین می باشد)
از شکوه و فــَرّ آنهاست که آب های پاک و درخشان که درمان بخش هستند در بسترها(یشان)
روان اند . از شکوه و فــرّ آنهاست که من زمین فراخ و گسترده اهورا آفریده را این چنین نگاه
می دارم . زمینی که منشأ سراسر زندگی مادی است و آرامگاه همه جانداران و بیجان . که
دارای کوه ها و چراگاه ها و رودهای پهن و قابل کشتیرانی ، گیاهان و رستنی های خوب
مردم و چهارپایان به روی آن آرام دارند .
از شکوه و فــرّ آنان است که نطفه را درون رحم مادران نگهداری می کنم تا به شکل فرزندانی
تندرست زاده شوند . از شکوه و فــرّ آنان است که آب ها همیشه روان اند و گیاهان مرتب
می رویند و بادها می وزند و زنان به پسران آبستن می شوند و به آسانی می زایند .
این «فــرَوَهرها » اَشه هستند که در صحنه های نبرد به یاری می شتابند . اما فروشی پاکانی
که زنده اند ، از فروشی آنان که مرده اند نیز نیرومند تر است .
...
ادامه دارد .




هیچ نظری موجود نیست: