از خواب بیدار شدم . کتری برقی روشن کردم تا نسکافه صبحگاهی را درست کنم . نسکافه تمام شده . یادم می افتد
که چند بسته کافی میکس ته کوله پشتی سفرم دارم . مصیبت عظما همین پیدا کردن کیسه مواد غذایی در آن کوله پشتی
پر از خرت و پرت است .
تا نسکافه از توبره درویش در بیاید آب هم جوش آمده . باید بروم بانک . قلپ اول نسکافه را می نوشم . بعدش باید
بروم به دفتر مجله ... ، قلپ دوم . یک سیگار روشن می کنم . تلویزیون را روشن می کنم . از شکست آمریکا با
انتخاب حماس در انتخابات فلسطین صحبت می کند . با خودم فکر می کنم این شکستی برای اسرائیل بود و در عین
حال محدود شدن دست تشکیلات حماس در انجام عملیات نظامی .
احتمالن ظهور گروه های نظامی جدیدی در فلسطین که از افراد تندرو تر و فرماندهان نظامی جدا شده از شاخه
نظامی حماس تشکیل شود زیاد است . هرچند که مقامات حمس فعلن سرشان گرم است و از زمین نگذاشتن اسلحه هایشان
صحبت می کنند . سیاست بعدی اسرائیل هم با انجام یک هجوم نظامی به فلسطینیان و یا یکی دو ترور نظامی و
در نتیجه قرار دادن جنبش حمس در یک موقعیت انفعالی قابل پیش بینی است .
ماهواره را روشن می کنم ، اعتصاب سندیکای اتوبوسرانی با دستگیر شدن اعضای سندیکا وارد فاز جدیدی شده است .
آنچه مسلم است این است که نظام در شرایط فعلی تحمل یک اعتراض صنفی را هم ندارد . آنها به خوبی می دانند
که با توجه به سطح نارضایتی ها در داخل کشور شروع شدن یک اعتراض صنفی به شکل اعتصابات گسترده
در داخل شهر تهران که پایتخت را در واقع فلج خواهد کرد ، می تواند به منزله ی جرقه ای بر مخزن باروت
به حساب آید .
آنچه باعث نگرانی من است ، احتمال برخورد قهر آمیز و سنگدلانه با اعضای دستگیر شده سندیکا است و لذا جا
دارد که تمام مردم از این حرکت شجاعانه سندیکای اتوبوسرانی که فریاد ما گشنه ایم را سر داده اند حمایت بکنند
و آزادی اعضای سندیکا را خواستار شوند .
نسکافه تمام شده. از خانه بیرون می زنم ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر